باران امید به زنده بودنم

اولین بار پرسید رینگ رنگی بذارم؟ و محکم گفتم نه لطفا بی رنگ...ویزیت دوم گفت این دفعه رنگی بذارم، خوشگل میشه ها! با اکراه قبول کردم...ویزیت سوم می خواست رینگ بی رنگ بذاره با دهن باز جیغ زدم نه لطفا رنگی...کلی رینگ رنگی نشونم داد و انتخاب کردم یک بنفش سرحال...اما ویزیت چهارم مدل رینگ ها عوض شده و خاکستری...توی آینه لبخند می زنم و یادآور میشم تو همان آبی خوشرنگی...

 

(ذوق های کودکانه من با کش های رنگی دندان هایم)

باران امید به زنده بودنم...

هرجای دنیا می رویم همسایه پایینی مان از آن دسته آدم های خُنُک است! یعنی چه؟ یعنی به شدت فضول و روی اعصاب...خیرسرشان تحصیل کرده و صاحب شغل های شریفی هستند...حالا خوب است بابا همیشه به ما سخت می گیرد و پادگان نظامی داریم که رعایت همسایه را کنید...امیدوارم بعد از ما خانواده ای با چندین و چند بچه قد و نیم قد به این خانه بیایند و همسایه حساب دستش بیاید...

باران امید به زنده بودنم...

خدایا شکرت

بابت این صدای بارون که شر شر میزنه به کانال کولر

بابت خبر مسرت انگیز دیروز و فرصت دوباره

باشد که به لطف تو شاهد موفقیت های عظیم باشم

باران امید به زنده بودنم...

چرا؟چرا؟

ساعت خواب شبانه من دقیقا از اول سال باید بعد از 2 نیمه شب باشه!!!

حالا هی من گفتم میخوام تحویل سال خواب باشم...اینم نتیجش...

باران امید به زنده بودنم...

یک هفته هست زدن آمپول ویتامین D3 را به تاخیر می انداختم...امروز با کلی کولی بازی مامانم تزریق کرد...آنقدر ادا درآوردم که پشیمان از اتاق بیرون می رفت و با کلی غلط کردم دوباره برمی گشت اما من از خنده، غ باران امید به زنده بودنم...

بعد از شکستن شاخ غول آمپول ویتامین D3 نشسته ام و باقالی سبز پخته با آب نارنج!! می خورم البته بدون نمک، چرا که مهمان کوچک ناخوانده ای نشسته در کلیه فسقلی عزیزم و جاخوش کرده است و باید مراعات کنم تا زود باران امید به زنده بودنم...

بعد از ورزش ناموفق و ناتمامم ماسک سفیده تخم مرغ روی صورتم گذاشتم و دراز کشیدم تا خشک شود...می دانم وقتی آدم ماسک می گذارد قیافه اش خنده دار می شود اما همین که یکی رد می شود و لبخند می زند من هم خنده ا باران امید به زنده بودنم...

خدایا لطفا به من ایمانی توام با آرامش الهی عطا بفرما تا با تکیه بر قدرت بی نهایت تو قدم بردارم

الهی آمین

باران امید به زنده بودنم...

به فصلی رسیدیم که بهترین برند ضد آفتاب هم بزنم پوستم و بروم زیر نور آفتاب به دقیقه نرسیده پوست گونه ها و پیشانی و بینی ام قرمز می شود و می خارد و این یعنی سلام به آفتاب سوختگی...

باران امید به زنده بودنم...